بحران آب یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی است که پدید آمدن و توسعه آن ناشی از رفتار نادرست انسان با محیط زیست کره زمین است. در ایران، کاهش منابع آب قابلدسترس و مشکلات ناشی از کمبود آب، طی دو دهه اخیر، علاوه بر آسیبهای زیستمحیطی، خسارتهای جبرانناپذیری را به بخش کشاورزی وارد آورده است. برای مقابله با بحران آب، علاوه بر اجرای طرحهای مدیریت منابع آب و اقدامات فنی، از توسعه واردات محصولات کشاورزی نیز به عنوان گزینهای که میتواند با وارد کردن «آب مجازی» موجب کاهش فشار بهرهبرداری از منابع ارزشمند آب شود، صحبت به میان آمده است. بحران آب چقدر نگرانکننده است؟ علل بحران آب در ایران چست؟ تاثیر بحران آب در بخش کشاورزی چیست؟ آیا وارد کردن محصولات کشاورزی میتواند مشکلات بخش کشاورزی را کاهش دهد؟ این سوالات و مباحث مرتبط با آن طی مصاحبهای با آقای دکتر رامین رحمانی عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
-انسان تا چه اندازه در وقوع بحران آب، به عنوان یکی از مهمترین معضلات زیست محیطی، نقش داشته است؟
-انسان پس از دستیابی به ابزار و فناوری توانست منابع کره زمین با سرعت بیشتر و در مقیاس وسیعتر بهرهبرداری کند و به این ترتیب نیازهای روزافزون جمعیت در حال رشد شهرها را با مصرف کردن منابع حیاتی کره زمین تامین کند. این منابع شامل آب، خاک و جانداران هستند. با افزایش سرعت و وسعت بهرهبرداری از منابع طبیعی، تغییرات عظیمی در سیمای کره زمین رخ داد. پیآمدهای این تغییرات امروزه بصورت تغییر اقلیم، افزایش آلایندهها، باران اسیدی، نازک شدن لایه ازن، کاهش مساحت جنگلها، بیابانزایی، فرسایش خاک، خشکسالی و نظایر اینها، زندگی امروز انسان را با مخاطرات جدی مواجه ساخته و برای فردای کره زمین، آیندهای نگرانکننده را به تصویر کشیده است.
-هشدارهای مربوط به بحران آب در کره زمین تا چه اندازه جدی است؟
-آب مهمترین منبع طبیعی برای توسعه محسوب میشود. کشورهای توسعه یافته، در طول تاریخ، با ایجاد ظرفیت برای دسترسی پایدار به منابع آب تجدیدپذیر و نهادینه ساختن الگوی مصرف بهینه آب، موفق شدند از این ماده ارزشمند برای صعود به سطوح بالاتر توسعهیافتگی استفاده کنند. لازم به ذکر است که در طول چند دهه اخیر عدم توازن بین مصرف آب و ظرفیت دسترسی به منابع آب تجدیدپذیر موجب شده است که بسیاری از مناطق جهان با بحران آب مواجه شوند. باید توجه داشت که افزایش گرمای کره زمین، تخریب جنگلها و فرسایش خاک، بحران آب را تشدید کردهاند. امروزه بحران آب در بسیاری از مناطق جهان یک تهدید جدی است و علائم هشداردهنده بحران آب مرتبا از سوی سازمانها و مجامع علمی و تخصصی اعلام میشود. سازمان ملل متحد در سال 2015 روز 2 فروردین (22 مارس) را به عنوان روز جهاني آب اعلام و آن را با عنوان «آب و توسعه پايدار» نامگذاری کرد. این اقدام سازمان ملل از جدی بودن بحران آب در جهان امروز حكايت دارد.
بین بحران آب و بخش کشاورزی چه ارتباطی وجود دارد؟
دسترسی به منابع آب برای تولید محصولات کشاورزی بسیار مهم است. در جهان امروز، بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین مصرفکننده آب شناخته شده است. از طرف دیگر یکی از راههای ارتقاي زندگي مردم، افزایش امنيت غذايي و توليد غذاي سالمتر است. از آنجایی که فعالیتهای بخش کشاورزی با ایجاد توان تولید محصولات کشاورزی، در امنیت غذایی کشورها تاثیر میگذارد، کشاورزان با توجه به اهمیتی که دولتها برای امنیت غذایی قائل هستند به نوعی صاحب قدرت شدند. در نتیجه ایجاد محدودیت دسترسی یا کاهش مصرف آب برای بخش کشاورزی با پیچیدگیهای خاصی همراه است که در عمل امکانپذیر نیست.
مساله بحران آب در کشورهای خاورميانه و شمال آفريقا يك مساله بسيار جدي است. بطور متوسط، ٨٠ درصد از منابع آب قابلبرداشت در این كشور برای تولید در بخش كشاورزي مصرف ميشود. افزایش دمای هوا و بیشتر شدن مقدار تبخیر و تعرق موجب تشدید اثرات بحران آب در بخش کشاورزی این کشورها شده است. اين مسائل سبب شده کشورهایی که درگیر معضل بحران آب هستند تصميم بگيرند شیوههای مديريت منابع آب را به عنوان اولويت اصلي در برنامههاي خود قرار دهند. امروزه بهبود وضعیت کشاورزی و تامین امنیت غذایی در گرو تولید محصول و حفاظت از منابع طبیعی به شیوهای پایدار است.
-وضعیت بحران آب در ایران در مقایسه با سایر بخشهای جهان چگونه است؟
-سرزمین ایران روی یک کمربند خشک واقع شده است که از شمال افریقا آغاز و به مناطق خشک چین ختم میشود. کشور ايران در بخشی از منطقه خاورميانه قرار دارد كه از نظر بارندگی به عنوان مناطق كم باران طبقهبندی میشوند. بر اساس گزارش سازمان ملل، حدود 70 درصد از مناطق خشک آسیا در معرض بیابانی شدن قرار دارند که مانع مهمی برای توسعه این مناطق است. ایران به عنوان کشوری خشک یا نیمه خشک طبقهبندی میشود. بیش از یک چهارم خاک ایران را مناطق بیابانی تشکیل میدهند. بیشتر الگوهای تغییر آب و هوا پیشبینی میکنند که در آینده آب وهوای ایران خشکتر خواهد شد. پیشبینی وضع آب و هوا به وسیله LARS-WG9 برای سالهای 2010 تا 2039 نشان میدهد که ایران با کاهش شدید بارندگی مواجه خواهد شد. در نتیجه افزایش خشکی و گرما، تبخیر و تعرق افزایش مییابد به نحوی که تولید غله را به طور جدی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.
گزارش سازمان ملل در مورد آیندهی بحران آب حاکی است که در آيندهاى نزديك، ۳۱ كشور جهان با كمبود آب بصورت بحرانی مواجه خواهند شد. در این گزارش نام ايران به عنوان يكى از كشورهایی نامبرده شده که در آینده بصورت جدی با بحران آب روبرو خواهد شد. باید توجه داشت که در ایران بیش از یک دهه است که علائم بروز بحران آب دیده میشود. بهرهبرداری بیرویه از منابع آب، تخریب آبخوانها و بالا بودن اتلاف آب در بخش کشاورزی از یک سو و تغییر اقلیم همراه با افزایش گرما و خشکی از سوی دیگر موجب توسعه و تشدید بحران آب در ایران شدهاند.
-در حال حاضر چه مقدار منابع آب قابل استفاده در ایران وجود دارد؟
مقدار آبی که از طریق سطحی و زيرسطحي به ایران وارد میشود بسیار ناچيز است. در ایران منبع اصلى تامین آب از طریق بارش برف و باران است. میانگین بارش سالانه ۲۵0 ميلىمتر است که حدود يكسوم میانگین بارش سالانه جهان (۸۳۱ ميلىمتر) و يكسوم میانگین بارش آسيا (۷۳۲ ميلىمتر) است. این مقدار بارش در طول سال حجمي معادل ۴۱0 ميليارد مترمكعب آب تولید میکند که 280 میلیارد مترمکعب آن (68 درصد) به شکلهای مختلف هدر میرود و فقط 130 میلیارد مترمکعب (32 درصد) به عنوان آب تجدیدپذیر در دسترس است. در حال حاضر حجم بهرهبرداری سالانه آب در ایران حدود 70 درصد از آب تجدیدپذیر است که معادل 90 میلیارد مترمکعب برآورد میشود. بیش از 90 درصد از بهرهبرداری آب در ایران توسط بخش کشاورزی صورت میگیرد (حدود 83 میلیارد مترمکعب) کمتر از ده درصد آن توسط دیگر بخشها نظیر مصارف خانگی و صنایع مورد استفاده قرار میگیرد.
-دسترسی به منابع آب در آینده چگونه خواهد بود؟
-میتوان به آسانی پیشبینی کرد که در آیندهای نزدیک با اندکی کاهش در بارش برف و باران (خشکسالی و گرمای ناشی از تغییر جهانی اقلیم) و اندکی افزایش در جمعیت، ایران بطور جدی درگیر بحران آب خواهد شد.
بانك جهاني درگزارش سال 2000، پيشبيني كرد تا سال 2050 ميلادي مقدار بارش سالانه در ايران بطور قابل توجهي كاهش خواهد يافت. چنانچه محاسبات فوق كه حاصل نتایج مدلهای پيشبينيکننده تغييرات بارندگي است، صحت داشته باشد، تا 50 سال آينده میانگین بارش در ايران به حدود 165 ميليمتر در سال كاهش خواهد يافت. این کاهش بدون شک حجم منبع آب تجدیدپذیر را کاهش خواهد داد و به تبع آن حجم آب قابل بهرهبرداری نیز کاهش مییابد.
جمعيت ايران در سال 1300 كمتر از 10 ميليون نفر بود و در حال حاضر حدود 75 میلیون نفر است و با توجه به اجرای سیاستهای افزایش جمعیت پيشبيني رشد جمعیت تا 90 میلیون نفر در سال 2025 دور از انتظار نخواهد بود. ایران در سال 2025 با 90 میلیون نفر جمعیت و 1300 مترمکعب مصرف سرانه آب میبایست در سال حدود 117 میلیارد مترمکعب از منبع آب تجدیدپذیر را بهرهبرداری کند. در مقایسه با حجم بهرهبرداری امروز، با حدود 27 میلیون مترمکعب کمبود آب رخ خواهد داد. در صورت عدم تحقق بهرهبرداری در این حجم، و یا در صورت فقدان آب کافی برای برداشت از منبع تجدیدپذیر، کمبود آشکار و بحران فراگیر آب موجب بروز خسارتهای جبرانناپذیر خواهد شد.
كميسيون توسعه پايدار سازمان ملل، درصد برداشت از منابع آب تجديذپذير در هركشور را به عنوان شاخصی برای ارزیابی وضعیت بحران آب معرفي كرده است. بر مبنای طبقهبندیهای این شاخص، کشورهایی که بیش از 40 درصد از منابع آب تجديدپذير را بهرهبرداری میکنند با بحران شديد آب مواجه هستند. کشورهایی که کمتر از 10 درصد از منابع تجدیدپذیر را بهرهبرداری میکنند در شرایط عادی طبقهبندی میشوند. کشورهایی که بین 20 تا 40 درصد و 10 تا 20 درصد از منابع تجدیدپذیر را بهرهبرداری میکنند به ترتیب دارای بحران متوسط و بحران متعادل هستند. در حال حاضر ایران حدود 69 درصد از آب تجديدپذير را بهرهبرداری میکند و بر اساس این طبقهبندی با بحران شدید آب مواجه است.
-آیا فعالیتهای بخش کشاورزی میتوانند موجب تشدید یا تخفیف بحران آب شوند؟
-تنها یک سوم آب مورد استفاده در کشاورزی به صورت بهینه استفاده میشود. آب مايه حيات و عامل و محرك اصلي فعاليتهاي كشاورزي به شمار مي رود و 70 درصد آب مصرفي جهان به آبياري اختصاص مييابد بسياري از كشورها بخصوص كشورهايي كه در مناطق خشك و نيمه خشك قرار دارند براي توليد محصولات كشاورزي مقدار زیادی آب مصرف میکنند. بيش از 90 درصد توليدات زراعي و باغي در ایران حاصل كشت آبي است و در واقع آب محور توسعه كشاورزي است. بنابراین توسعه فعالیتهای بخش کشاورزی چنانچه با تمهیدات لازم در بخش مدیریت تولید آب همراه نباشد، منجر به تشدید بحران آب خواهد شد. از طرف دیگر استفاده از الگوی مصرف بهینه آب در بخش کشاورزی میتواند ضمن افزایش تولید محصولات کشاورزی و برقراری امنیت غذایی، موجب تنظیم مصرف آب در این بخش و تخفیف بحران آب شود.
-آیا واردات محصولات کشاورزی میتواند موجب کاهش بحران آب در بخش کشاورزی شود؟
-مدتی است موضوعی با عنوان «آب مجازی» در بخش کشاورزی مطرح شده است. معنای دیگر این عبارت همان واردات محصولات کشاورزی است. بر مبنای مفهوم «آب مجازی»، واردات مقدار مشخصی از محصولات کشاورزی به منزلهی واردات حجم آبی است که برای تولید آن مقدار محصول مصرف شده است. ولی واقعیت با آنچه که بیان میشود بسیار متفاوت است. واقعیت این است که وارد کردن محصولات کشاورزی موجب خروج ارز میشود. ارزی که میتواند منابع مالی مورد نیاز را برای سرمایهگذاری در مدیریت منابع آب برای مصرف بهینه و افزایش بهرهوری و تولید فراهم کند. از طرف دیگر وارد کردن محصولات کشاورزی موجب اختلال در بازار محصولات داخلی و در بسیاری از موارد ایجاد خسارت به کشاورزان میشود، مشابه آنچه که برای برنجکاران رخ داد. هر چند ادعا بر این است که محصولات کشاورزی در مبادی ورود به کشور از فیلتر قرنطینه میگذرند، ولی خطر شیوع آفات و بیماریهای گیاهی همواره به عنوان یک تهدید جدی در واردات محصولات کشاورزی مطرح است. به همین سبب در کشورهای امریکای شمالی ورود انواع محصولات کشاورزی و در مواردی حتی شکل فراوری شدهی آن با موانع و محدویتهای قانونی مواجه است.
نکته بسیار مهم این است که سیاست ورود محصولات کشاورزی به عنوان راهکاری برای مقابله با بحران آب در بخش کشاورزی، به معنای پرداختن به عوارض ظاهری بحران آب است و بر عواملی که موجب بروز بحران آب شدهاند هیچ تاثیری ندارد. کاهش نفوذ آب حاصل از برف و باران به سفرههای زیرزمینی، تخریب پوشش گیاهی خصوصا جنگلها، فرسایش خاک، افزایش رواناب سطحی، افزایش سرعت خروج آب از سیستمهای رودخانهای، افزایش بهرهبرداری از سفرههای زیرزمینی بوسیله حفر چاه و پایین رفتن سطح ایستابی سفرههای زیرزمینی، تبخیر آب از کانالهای انتقال آب، استفاده از سیستم پخش آب برای آبیاری گیاهان زراعی و باغی، مهمترین عوامل ایجادکننده بحران آب هستند که در نتیجه فعالیتهای انسان بوجود پدید آمدهاند. علاوه بر اینها، به تغییرات جهانی اقلیم که از طریق افزایش دما و کاهش بارندگی موجب خشکسالی میشود و به وخامت بحران آب میافزاید نیز باید توجه شود. هر چند که بطور مستقیم نمیتوان با آن مقابله کرد. بنابراین حتی اگر سیاست ورود محصولات کشاورزی بصورت محدود هم اجرا شود، عوامل ایجادکننده بحران آب کماکان به قوت خود باقی هستند. تا زمانی که این عوامل مرتفع نشوند، نشانهها و خسارتهای ناشی از بحران آب همچنان ادامه مییابند.
بخش كشاورزي در ایران در آینده میبایست همگام با کاهش مصرف آب كمتر، محصول بیشتری تولید کند. این هدف با مديريت منابع آب و بکارگیری دانش و فناوريهاي نوين در جهت افزایش بهرهوري از منابع آب، افزايش كارايي مصرف آب، افزايش راندمان آبياري و بدست آوردن عملكرد متناسب با اقلیم در واحد سطح محقق میشود.
-برای کاهش اثرات بحران آب در بخش کشاورزی چه راهکارهایی وجود دارد؟
-
در گذشته ایران در دانش آب در مقایسه با دیگر کشورها، پیشرو بود و به واسطه دستیابی به دانش فنی توانست چرخ ایرانی و قنات را به عنوان فناوری متناسب با محیط زیست به جهان معرفی کند. تا قبل از توسعه بهرهبرداری از سفرههای آب زیرزمینی بوسیله حفر چاه، آب مورد نیاز کشاورزی از طریق قنات و آبهای سطحی تامین میشد که مقدار آن با اندازه بارش در تعادل بود. بخش کشاورزی با توسعه بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی موجب آغاز بحران آب در ایران شد.
از بین رفتن منابع آب زیرزمینی به معنای نابود شدن عظیمترین ثروت ملی کشور است. این ثروت بسیار ارزشمند است و در آینده برای جبران خسارتهای وارد شده به این منبع باید هزینههای هنگفتی پرداخت شود. محاسبات انجام شده نشان میدهند که برای تولید جریان آب زیرزمینی به مقدار یک لیتر در ثانیه بیش از 10 میلیارد ریال سرمایهگذاری مورد نیاز است. علاوه بر این، توسعه و توصیه گیاهان زراعی وباغی باید با محوریت محصولات دارای ارزشافزوده بیشتر و مصرف آب کمتر انجام شود. برای مثال گیاهانی که دانههای خشکبار تولید میکنند (مانند بادام) از نظر ردهبندی مصرف آب در طبقهی پرمصرف قرار دارند، در حالی که مرکبات در طبقهی کم مصرف قرار میگیرد.
در این فرصت کوتاه نمیتوان به ابعاد فنی و اجرایی راهکارهای کاهش اثرات بحران آب در بخش کشاورزی پرداخت ولی میتوان اصولی را که لازم است در سیاستگزاری لحاظ شوند به اختصار بیان کرد.
مشارکت تمامی ذی نفعان در طراحی و اجرای طرحهای مدیریت منابع آب
قیمتگذاری منطقهای آب در بخش کشاورزی متناسب گیاه کاشته شده
حفاظت از پوشش گیاهی و خاک آبخوانها
بهینهسازی بهرهبرداری، انتقال و مصرف آب در بخش کشاورزی
بکارگیری روشهای متمرکز در تولید محصولات کشاورزی نظیر گلخانه
طراحی الگوی کشت متناسب با مقدار آب قابل بهرهبرداری و ویژگیهای اقلیم و خاک به نحوی که بیشترین منفعت ممکن نصیب کشاورزان شود.
در صورت برنامهریزی جامع و فراگیر برای تحقق اصول فوقالذکر، نه تنها منابع آب در ایران احیا خواهد شد، بلکه بخش کشاورزی نیز بدون نیاز به درمانهای مقعطی نظیر وارد کردن محصولات کشاورزی، از رکود خارج خواهد شد. تحقق این مهم در گرو اهتمام مسئولان به تهیه و اجرای طرحهای اثر بخش در مدیریت تولید و مصرف منابع آب است.
ساحل عباسی
نظر شما